دیشب برق رفت، بابام گفت پاشو یه شمع روشن کن
گفتم نمیخواد وجودت خودش نوره،
.
.
.
یهو دیدم یه دمپایی پرت کرد طرفم و گفت؛ خوشم اومد!
………………………………………..
یه بارم بابام کنتور گاز رو دستکاری کرد،
.
.
.
روزی ١٣٠٠ تومن اداره گاز باید به ما پول میداد!
………………………………………..
دقت کردین
.
.
.
بعضی اوقات بچه های کلاس با میز و نیمکت یک اهنگهایی میسازن که بتهوون که سهله بابای بتهوونم نمی تونه اونا رو بسازه!
…………………………………….
سر ناهار دستم خورد به بطری آب همش ریخت تو غذای بابام.
هر کی بود یه چک میخوابوند زیر گوش بچه ش…..
ولی بابام نزد….
.
.
.
بشقابشو با بشقابم عوض کرد….
……………………………………………
یه عدد بین ۱۰ تا ۲۰ انتخاب کن
اون عدد رو با ۳۲ جمع کن
حاصل رو ضرب در ۲ کن
حاصل رو منهای ۱ کن
حالا چشماتو ۵ ثانیه ببند.
.
.
.
همه جا تاریک شد. درسته؟
اینو خودم درس کردم
ما اینیم دیگه!
………………………………………
بچه که بودم فکر میکردم زمان قدیم همه جا سیاه سفید بوده
…………………………………..
میگن یه قرص هست اسمش متوکلوپرامید هست!
یعنی وقتی میخوریمش متوکل و پر امید میشیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!